آیدلِ مورد علاقه من🐇🌸 [7]
جونگ کوک با لبخند به سمتش اومد....
(دارت اهنگ so what رو میخونن مهم نی ولی گفتم بگم)
روبروش نشست و درحالی که به یوکی نگاه میکرد پارتش رو خوند....
پارت بعد پارت جیمین بود آروم دستش رو روی گونه ی یوکی کشید و اشکشو پاک کرد
جونگکوک:آرمی کیوتی چرا گریه میکنی؟
اما یوکی نمیتونست حرف بزنه فقط به جونگکوک زل زده بود که یکی از آرمی ها بهش زد و به خودش اومد
..
ولی چیزی نگفت فقط نامه رو از توی کیفش برداشت و به سمت جونگکوک گرفت....
جونگکوک هم با یه لبخند خرگوشی هودیش رو دراورد(تیشرت داشت زیرش...)و دست یوکی داد و یه بطری آبم بهش داد و رفت وسط استیج.....
و اهنگ بعدی رو (فیک لاو)رو شروع کردن به خوندن....
یوکی هم که آروم بود با خنده فن چنت رو شروع کرد با صدای بلند خوندن(:
تهیونگ در حالی که پارت نامجون و کوک بود(همون بخش جاست فور یو و اینا)از کنار بخش یوکی رد شد که همه شروع کردن به جیغ زدن داشت برای ارمی ها دست تکون میداد که چشمش به یوکی خورد بهش یه لبخند زد و بطری ابشو برداشت و از اون بخش استیج دور شد
...
...
....
*بعد کنسرت*
اعضا رفته بودن پشت صحنه که آماده بشن برای سوپرایز
آرمی ها داشتن خارج میشدن که صدای بلند گو اومد....
:شماره صندلی 3 . 8 . 20 . 39 . 14 . 16 . 81 . لطفا توی سالن بمونن بقیه میتونید برید...
همه ارمی های توی سالن با تعجب منتظر بودن و یوکی هم مثل اونا(هفتا ارمی مونده)
که یه دفعه اعضا به اون محل برگشتن و همه ارمی هایی که اونجا بودن شروع کردن به جیغ زدن ولی پیش یوکی اوضاع فرق میکرد و مات و مهبوت به اعضا خیره شده بود
اعضا اومدن جلو و خودشون رو معرفی کردن.....
هر کدوم از اعضا به سمت یه نفر رفتن و نامجون به سمت یوکی رفت(ها چیه؟فکر کردید کوک میره؟الان؟)
نامجون دستش رو جلوی صورت یوکی تکون داد که یوکی به خودش اومد.....
نامجون:هی آرمی حالت خوبه؟(با خنده)
یوکی:ها....آها آره...خوبم .....خوبم:)
نامجون:خب میخوای بشین حرف بزنیم باهم؟
یوکی:آره...واییییییییییی میشه؟
نامجون:معلومه:)
و بعد روی دو تا از صندلی ها نشستن
یوکی:واییی باورم نمیشه دارم باهات حرف میزنم اوپا.
نامجون:آخی...ولی فکر کنم برای کوک شوق داری نه؟(لبخند شیطانی)
یوکی:ها....چیزه.....یعنی....چیز
نامجون بلند زد زیر خنده
نامجون:واییی خدا مردم چه باحال میشه هول میکنه😂
یوکی:اوپاااااااا عهههههه
نامجون:باشه باشه من برم پیش اون ارمی..جیمین بیاد پیش تو(همیشه من دلم میخواد جیمین با شخصیت دختره دوست باشن)
و بعد نامجون رفت و جیمین بدو بدو اومد پیش یوکی..
یوکی بخاطر اینکه جیمین دوییده بود متعجب بود که جیمین شروع کرد به حرف زدن
جیمین:سلام ارمی....خوبی؟؟؟....وای دختره چقدر بد نگام میکرد. اییییش
یوکی با فهمیدن اینکه آرمی قبلی ساسنگ بوده اخمی کرد و بهش نگاه کرد بعد دوباره به جیمین نگاه کرد
یوکی:سلام اوپا!(:
جیمین:سلام....وای همیشه دلم میخواست با یه ارمی دوست شم ولی اون دختره چه خل بوداااا ایش...
یوکی:عب نداره اوپا بعضیا اینجورین...ولشون کن
جیمین:آره...میگم دوست بشیم...فک کنم تو اون ارمی باشی(همون که میخواد دوست شه جاست فرند ها)
یوکی:وایییی واقعا؟؟؟؟؟ میشهههههه؟؟؟؟؟؟
جیمین:آره حالا اسمت چیه؟
یوکی:اسمم یوکیه(:
جیمین:یوکی گوشیت بده
یوکی:باشه(*:
و بعد گوشیش رو به جیمین داد که جیمین خودش رو سیو کرد و گوشی رو دست یوکی داد
جیمین:خب دیگه نوبت کوکه من برم
یوکی:ب...باشه...خ...خدافظ(:
و بعد رفتن جیمین رو نگاه کرد که دستی روی شونش نشست.....
کپی ممنوع🚫🚫🚫🚫
نویسنده:KIM_ISOMY
(دارت اهنگ so what رو میخونن مهم نی ولی گفتم بگم)
روبروش نشست و درحالی که به یوکی نگاه میکرد پارتش رو خوند....
پارت بعد پارت جیمین بود آروم دستش رو روی گونه ی یوکی کشید و اشکشو پاک کرد
جونگکوک:آرمی کیوتی چرا گریه میکنی؟
اما یوکی نمیتونست حرف بزنه فقط به جونگکوک زل زده بود که یکی از آرمی ها بهش زد و به خودش اومد
..
ولی چیزی نگفت فقط نامه رو از توی کیفش برداشت و به سمت جونگکوک گرفت....
جونگکوک هم با یه لبخند خرگوشی هودیش رو دراورد(تیشرت داشت زیرش...)و دست یوکی داد و یه بطری آبم بهش داد و رفت وسط استیج.....
و اهنگ بعدی رو (فیک لاو)رو شروع کردن به خوندن....
یوکی هم که آروم بود با خنده فن چنت رو شروع کرد با صدای بلند خوندن(:
تهیونگ در حالی که پارت نامجون و کوک بود(همون بخش جاست فور یو و اینا)از کنار بخش یوکی رد شد که همه شروع کردن به جیغ زدن داشت برای ارمی ها دست تکون میداد که چشمش به یوکی خورد بهش یه لبخند زد و بطری ابشو برداشت و از اون بخش استیج دور شد
...
...
....
*بعد کنسرت*
اعضا رفته بودن پشت صحنه که آماده بشن برای سوپرایز
آرمی ها داشتن خارج میشدن که صدای بلند گو اومد....
:شماره صندلی 3 . 8 . 20 . 39 . 14 . 16 . 81 . لطفا توی سالن بمونن بقیه میتونید برید...
همه ارمی های توی سالن با تعجب منتظر بودن و یوکی هم مثل اونا(هفتا ارمی مونده)
که یه دفعه اعضا به اون محل برگشتن و همه ارمی هایی که اونجا بودن شروع کردن به جیغ زدن ولی پیش یوکی اوضاع فرق میکرد و مات و مهبوت به اعضا خیره شده بود
اعضا اومدن جلو و خودشون رو معرفی کردن.....
هر کدوم از اعضا به سمت یه نفر رفتن و نامجون به سمت یوکی رفت(ها چیه؟فکر کردید کوک میره؟الان؟)
نامجون دستش رو جلوی صورت یوکی تکون داد که یوکی به خودش اومد.....
نامجون:هی آرمی حالت خوبه؟(با خنده)
یوکی:ها....آها آره...خوبم .....خوبم:)
نامجون:خب میخوای بشین حرف بزنیم باهم؟
یوکی:آره...واییییییییییی میشه؟
نامجون:معلومه:)
و بعد روی دو تا از صندلی ها نشستن
یوکی:واییی باورم نمیشه دارم باهات حرف میزنم اوپا.
نامجون:آخی...ولی فکر کنم برای کوک شوق داری نه؟(لبخند شیطانی)
یوکی:ها....چیزه.....یعنی....چیز
نامجون بلند زد زیر خنده
نامجون:واییی خدا مردم چه باحال میشه هول میکنه😂
یوکی:اوپاااااااا عهههههه
نامجون:باشه باشه من برم پیش اون ارمی..جیمین بیاد پیش تو(همیشه من دلم میخواد جیمین با شخصیت دختره دوست باشن)
و بعد نامجون رفت و جیمین بدو بدو اومد پیش یوکی..
یوکی بخاطر اینکه جیمین دوییده بود متعجب بود که جیمین شروع کرد به حرف زدن
جیمین:سلام ارمی....خوبی؟؟؟....وای دختره چقدر بد نگام میکرد. اییییش
یوکی با فهمیدن اینکه آرمی قبلی ساسنگ بوده اخمی کرد و بهش نگاه کرد بعد دوباره به جیمین نگاه کرد
یوکی:سلام اوپا!(:
جیمین:سلام....وای همیشه دلم میخواست با یه ارمی دوست شم ولی اون دختره چه خل بوداااا ایش...
یوکی:عب نداره اوپا بعضیا اینجورین...ولشون کن
جیمین:آره...میگم دوست بشیم...فک کنم تو اون ارمی باشی(همون که میخواد دوست شه جاست فرند ها)
یوکی:وایییی واقعا؟؟؟؟؟ میشهههههه؟؟؟؟؟؟
جیمین:آره حالا اسمت چیه؟
یوکی:اسمم یوکیه(:
جیمین:یوکی گوشیت بده
یوکی:باشه(*:
و بعد گوشیش رو به جیمین داد که جیمین خودش رو سیو کرد و گوشی رو دست یوکی داد
جیمین:خب دیگه نوبت کوکه من برم
یوکی:ب...باشه...خ...خدافظ(:
و بعد رفتن جیمین رو نگاه کرد که دستی روی شونش نشست.....
کپی ممنوع🚫🚫🚫🚫
نویسنده:KIM_ISOMY
۹.۲k
۲۴ اسفند ۱۴۰۱